سباسبا، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

سبا، دخترنازم

بدترین اتفاق برای یه مادر

1392/12/1 3:48
نویسنده : مامان سبا
234 بازدید
اشتراک گذاری

الان که سباجون دارم برات مینویسم دلم خون وچشام اشکی هست چون صبح روز بیست وهشتم بهمن ماه براثر یه لحظه غفلت من سرت از پشت خورد به لبه میزچوبی .گفتم چیزی نیست بغلت کردم شیربدم آروم بشی.الهی بمیرم دستم پرخون شد.بابایی  سرکاربودزنگ نزدم هول نشه بنده خدا.سریع باعزیز و عمو مجید رفتیم اورژانس یه آمپول زدن و دوتابخیه وتوچقدر گریه کردی ودلم آتیش گرفت.دکترسفالکسین و استامینوفین داد وگفت تاشب چک کنید حالت تهوع وکبودی لب و.... نداشته باشه.خداروشکر که بخیرگذشت واتفاق بدتری برات نیافتاد.از دیروز شیرین زبون ترهم شدی.اینقدر مهربونی که دلم برات ضعف میره.خدا خودش بچه هارو نگه میداره .خداجون خواهش میکنم سبا دیگه طوریش نشه خودت میدونی که با ارزش ترین ثمره ی زندگیم هست.                             

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (6)

مامان علی
30 بهمن 92 9:45
آخی...خدارو شکر که الان حالت خوبه خاله جون خداکنه همیشه شادو سلامت باشی اینقدم شیطونی نکن خانوم خانوماسلام.ممنون از ابراز لطفت.امیدوارم نی نی شماهم همیشه سرحال وپرانرزی باشه.
مامان گلشيد
5 اسفند 92 13:14
واي عزيزم خدارو شكر كه خوبي قربونت برم شيطونك خاله
مامان گلشيد
25 اسفند 92 8:18
يه وقت اينجا نيايا آفرين
مامان گلشيد
28 اسفند 92 10:46
نه زمستاني باش كه بلرزاني و نه تابستاني باش كه بسوزاني بهاري باش كه بروياني بهار 1393 مبارك
haniye AND donya
7 فروردین 93 1:13
سلام عیدتون مبارک.میگم میخواستم بدونم صبا با سبایی که شما نوشتید یکی نیست؟ بازم ببخشیدسلام تو سایت ثبت احوال بعضی معنی هاش هست.سبا معنیش قشنگتر ازصباهست.شادباشید.
اصغر
8 شهریور 93 16:28
وای